About Me

My photo
دختری شبگرد و تند و تلخ وگلرنگ است و مست گر بیابیدش بسوی خانه ٔ حافظ برید.

Tuesday, March 27, 2012

مسیحانه

به دلم نشست.. عکس ها و نوشته هاس مسیح علی نژاد توی فیس بوکش.. حس می کنم خیلی آشناست
"
همیشه کسی هست که نیست...

من هم مثلِ همه ی شما ها
می میرم برای وقت هایی که
هست...
به همین راحتی می توان گاهی
نیست را هست کرد....
تنها خیال است که فاصله بردار نیست
حبس بردار نیست
دار بر دار نیست...
من هم مثلِ همه ی شما ها گاهی خیالاتی می شوم که
که همه چیز سرجای خودش هست....
"
..
در برابر قضاوتِ جماعتِ بغرنج باید خودِ واقعی مان را سربلند زندگی کنیم
"

Sunday, March 18, 2012

سرم خوش است

سرم خوش است و به بانگ بلند می‌گویم ** که من نسیم حیات از پیاله می‌جویم
عبوس زهد به وجه خمار ننشیند ** مرید خرقه دردی کشان خوش خویم
شدم فسانه به سرگشتگی و ابروی دوست ** کشید در خم چوگان خویش چون گویم
گرم نه پیر مغان در به روی بگشاید ** کدام در بزنم چاره از کجا جویم
مکن در این چمنم سرزنش به خودرویی ** چنان که پرورشم می‌دهند می‌رویم
تو خانقاه و خرابات در میانه مبین ** خدا گواه که هر جا که هست با اویم
غبار راه طلب کیمیای بهروزیست ** غلام دولت آن خاک عنبرین بویم
ز شوق نرگس مست بلندبالایی ** چو لاله با قدح افتاده بر لب جویم
بیار می که به فتوی حافظ از دل پاک ** غبار زرق به فیض قدح فروشویم
حافظ مستانه

Tuesday, March 6, 2012

شاید، شاید

آنها که می‌روند وطن‌فروش نیستند
آن‌هایی که می‌مانند عقب مانده نیستند.
آن‌هایی که می‌روند، نمی‌روند آن طرف که مشروب بخورند.
آنهایی که می‌مانند، نمانده‌اند که دینشان را حفظ کنند.
همه‌ی آنهایی که می‌روند سبز نیستند.
همه ی آن‌هایی که می‌مانند پرچم به دست ندارند.
آن‌هایی که می‌روند، یک ماه مانده به رفتنشان غمگین می‌شوند. یک هفته مانده می‌گریند و یک روز مانده به این فکر می کنند که ای کاش وطن جایی برای ماندن بود. و آن‌هایی که می‌مانند، می مانند تا شاید روزی وطن را جایی برای ماندن کنند
نقطه سر خط.
نشریه دانشجویان دانشگاه شریف