شکرت که مثل سابق، نماز نمیخونم، با فکر اینکه بودی و هستی و خواهی بود.. مثل یه عادت، ديگه مثل یه نوار آمادهٔ ضبط که بهش هر چی بگن بی کم وکاست ضبط میکنه نيستم.. م
شکر که حداقل، اگرنمازي میخونم، با باور، با باور عمیق به وجودت میخونم.. به بقیه شک هام هم اجازه میدم که به باور برسن...باور درستي يا نادرستيشون، اما به تو ایمان دارم... م
شکر که تو رو حداقل کمی حس میکنم ومیشناسم
ممنونم ..ممنونتم
کمکم کن زیاد منحرف نشم، و کمکم کن از گمراهان نباشم.. ن
ولی ميدونم باید به باور برسم تا ایمان بیارم
حضورت خیلی دلگرم کننده ست. ن
دوستت دارم، و میپرستمت. که لذتش وصف ناپذیره... م
No comments:
Post a Comment