الهی !چرا بگریم که تو را دارم و چرا نگریم که منم
الهی! چون تو حاضری چه جویم، و چون تو ناظری چه گویم
الهی! آن خواهم که هیچ نخواهم
الهی! از کودکان چیزها آموختم، لاجرم کودکی پیش گرفتم
الهى! در شگفتم از آن كه كوه را مىشكافد تا به معدن جواهر دست یابد و خودش را نمىكاود تا به مخزن حقایق برسد
الهی، همه تو را خوانند: قمری به قوقو، پوپک به پوپو، فاخته به کوکو، حسن به هوهو
الهی! چون است چشیده ها خاموشند و نچشیده ها در خروش
الهی در شگفتم که با نادانی در اندوهیم و با دانایی اندوهگینتر
الهی! دل خوشم که الهی گویم
الهي نامه حسن حسن زاده آملي
..
موندم مثل اين حسن، بازم هست؟
No comments:
Post a Comment