پست پایینی رو که نوشتم اومدم مرجعش رو بذارم تازه دیدم مرجعش "حوزه" است.. ناحودآگاه تردید اومد تو دلم. من که همیشه فکر می کردم خیلی آزادانه مسائل رو تحلیل می کنم، متوجه شدم که یه جور دلزدگی- دوری- یا یه جور حس مقاومت دارم نسبت به هر چیزی که در جامعه امروز کشورم به طریقی همخوانی یا همرنگی حکومتی داره. این خیلی برام عجیبه. من 4 سال پیش هم همین آدم بودم، اما به این حد از دلزدگی نرسیده بودم. باید روی خودم کار کنم.
ظاهرا که "فرا-جناحی نگری" ام تضعیف شده.ه
من آدمهای خوب رو دوست دارم. آدمهای خوب، خالص
مثالش شخصیت "محمد تقی جعفری"هست. من با این آدم ارتباط برقرار می کنم. خیلی هم زیاد
داشتم به یه مصاحبه در باره اش گوش می دادم، که این بیت" بیزارم از آن کهنه خدایی که تو داری، هر لحظه مرا تازه خدای دگری هست" رو از زبون خودش شنیدم. جستجو و باقی ماجرا
No comments:
Post a Comment