| 
 به جان پیر خرابات و حق صحبت او که نیست در سر من جز هوای خدمت او  | |
| بهشت اگر چه نه جای گناهکاران است بیار باده که مستظهرم به همت او  | |
| چراغ صاعقه آن سحاب روشن باد که زد به خرمن ما آتش محبت او  | |
| بر آستانه میخانه گر سری بینی مزن به پای که معلوم نیست نیت او  | |
| بیا که دوش به مستی سروش عالم غیب نوید داد که عام است فیض رحمت او  | |
| مکن به چشم حقارت نگاه در من مست که نیست معصیت و زهد بی مشیت او  | |
| نمیکند دل من میل زهد و توبه ولی به نام خواجه بکوشیم و فر دولت او  | |
| مدام خرقه حافظ به باده در گرو است مگر ز خاک خرابات بود فطرت او  | 
About Me
- شبگرد -Night prowler
 - دختری شبگرد و تند و تلخ وگلرنگ است و مست گر بیابیدش بسوی خانه ٔ حافظ برید.
 
Tuesday, March 26, 2013
حافظانه
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment