About Me

My photo
دختری شبگرد و تند و تلخ وگلرنگ است و مست گر بیابیدش بسوی خانه ٔ حافظ برید.

Tuesday, March 23, 2010

صبح دوم

صدا صدا، صداي حيات، صداي زندگي
صدا، صدا
تنها صداست كه مي ماند

شاه گشادست رو دیده شه بین که راست، باده گلگون شه بر گل و نسرین که راست
شاه در این دم به بزم پای طرب درنهاد، بر سر زانوی شه تکیه و بالین که راست
پیش رخ آفتاب چرخ پیاپی کی زد، در تتق ابر تن ماه به تعیین که راست
ساغرها می‌شمرد وی بشده از شمار، گر بنشد از شمار ساغر پیشین که راست
از اثر روی شه هر نفسی شاهدی ، سر کشد از لامکان گوید کابین که راست
ای بس مرغان آب بر لب دریای عشق، سینه صیاد کو دیده شاهین که راست
هین که براقان عشق در چمنش می‌چرند، تنگ درآمد وصال لایقشان زین که راست
سیمبر خوب عشق رفت به خرگاه دل، چهره زر لایق آن بر سیمین که راست
خسرو جان شمس دین مفخر تبریزیان، در دو جهان همچو او شاه خوش آیین که راست
غزليات شمس

No comments:

Post a Comment