About Me

My photo
دختری شبگرد و تند و تلخ وگلرنگ است و مست گر بیابیدش بسوی خانه ٔ حافظ برید.

Tuesday, November 16, 2010

آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند؟

ضعیف شدم
حتی ضعیف تر از4-5 سال قبل
خیلی خیلی زود درگیر حواشی میشم. خیلی سریع خودمو می بازم
خیلی بی حاصل عمر می گذرونم و خیلی درونا ناراحتم.. و همه اینا بدون یه اراده قوی برای برگشت به مسیر اصلی یعنی رنج دائمی که خودت به سبکی و مسخرگیش آگاهی اما از جایی که هستی تکون هم نمیخوری. گیر افتادم. دلم می خواد مثل اون باور پاک کودکانه طفلی که به زمین می افته و بلند یا علی می گه و بلند میشه، منم می تونستم با همون اعتماد پاک بگم یا علی مدد، وبلند شم
هنوز هم نتونستم

این همش تو ذهنمه و می ترسم که در مورد من هم صدق کنه
من دخل فى هذا الدين بالرجال اخرجه منه الرجال كما ادخلوه فيه و من دخل فيه بالكتاب و السنة زالت الجبال قبل ان يزول
بحار / 2 / 105


کاش کاش نور امروز یکم وجودمو روشن کنه. من خیلی تاریکم
وقتی نیست، وقتی نیست

تمامی دینم به دنیای فانی، شراره عشقی که شد زندگانی

No comments:

Post a Comment